4 ماهگی ادرین
سلام پسر مامان ماهگیت مبارک
دیشب با بابایی داشتیم در موردت حرف می زدیم دیدیم چقدر زود گذشت و چه اداهایی که
در نیاوردی.
خدا رو شکر همه چی گذشت و روز به روز بهتر شدی. من و بابایی 2 ماه اول زامبی بودیم
داشتیم از بی خوابی می مردیم. خوب حدا رو هزار مرتبه شکر که شما سرحالی و روز
به روز دوست داشتنی تر می شی. تازگی ها خودت رو خیلی واسه بابایی لوس می کنی
و حسابی واسش می خندی و به قول بابایی خستگی ایش در می ره.
فردا می برمت واسه واکسن و یه دو روز بعدشم می برمت دکتر کلی هم نگران واکسن زدنتم
خدا کنه که زیاد اذیت نشی.
قالب وبلاگتم کار خودمه ولی خوب چون خیلی وقت ندارم قالبت خیلی ساده شد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی