21 ماهگی ادرین و پا تو کفش بابا کردن
ماهگیت مبارک شیطون بلای من دیگه حسابی وروجک شدی واسه خودت. خیلی از کارا رو یاد گرفتی خودت واسه خودت لیوان در میاری ، در یخچل و باز می کنی ، یه مدت بود هر چیزی رو که می خواستم از دسترس ات بردارم میذاشتم رو میز ناهار خوری تا اینکه تو یه راه حل واسه این موضوع پیدا کردی ، سرسره ات و هل میدی تا کنار میز بعد میری بالاش و هر چی که دوست داری رو برمیداری یه کمی لجبازی و وقتی لج می گیری یا از چیزی ناراحتی دراز میکشی زمین و سرت میزاری رو دستهات تا من بغلت کنم ، یه بار با بابایی تو اتاق بودی و نمی دونم چی شد که لج کردی و چون من تو هال بودم همونجوری سینه خیز تا هال ...