روزانه من
سلام نی نی
چطوری مامانی خوبی؟ دیشب خیلی اذیتم کردی شایدم تقصیر خودم بود نه تو
کمر درد داشتم خیلی خیلی شدید یهو کمرم می گرفت تیر می کشید نمی تونستم راه
برم حتی. کیسه ادم گرم، مالش ، کمر بند هیچ کدوم هیچ تاثیری نداشت روم خیلی خیلی
حالم بد بود اصلا خوابم نمی برد همش درد داشتم صبح شد بابایی پاشد بره و اومد رو من
پتو بندازه که گفتم هنوز بیدارم کمکم کن پاشم که تشنه ام کلی
کم کم درد کمرم کم شد و خوابم برد 9 صبح بود پاشدم خیلی خوشحال بودم که خوابم برده
دردم افتاده بود پا شدم و رفتم حموم گفتم شاید سرحال شم
خدا رو شکر حالم خیلی بهتر شد درد می کنه هنوز ولی خوب خیلی کم شده دیگه
تازه نی نی گولو امروز برای اولین بار تو حموم با صدای اب ول خوردی و یه خبر داغ
دیگه اینکه بابایی نمی تونست حرکت تو رو احساس کنه حس لامسه اش ضعیفه
ولی حرکت تو رو دید. دید که شکمم هی اینور و اونور می ره کلی تعجب کرد
خدا کنه وزنت اینا خوب باشه مامانی دل تو دلم نیست برم سونو
تازه بابایی هم کلی واست اسباب بازی خریدی البته به اسم تو به کام بابایی