بازم تولد
سلام پسمل مامان. خوبی چطور مطوری؟
کلی خبر دارم اول اینکهواسه شنبه ما خونه عمه اینا بودیم همعید دیدنی بود
هم اینکه تولد بابام بود و عمه خانوم من خواست تولد بابام و عید دیدنی رو یکی کنه
تولد مبارک بابای گلم امیدوارم 100 ساله شی بابای مهربونم
خبر دوم اینکه دیشب رفتیم با بابایی بیرون معجون خریدیم و بستنی میوه ای بعد تو راه شروع
به معجون زدن بستنی میوه ای هم که به اصرار من خریده بودیم خونه خوردیم
بعد خوردن شما شروع کردی به ول ول خوردن طبق معمول همیشه و بابایی هم دستش
و گذاشته بود رو شکم من که شما چند تا لگد نثارش کردی بابایی گفت وای چقدر ول
خوردناش زیاد شده چرا اینقدر می زنه کف دست من؟؟؟؟
منم گفتم قبلا هم همین کارو می کرده فقط اینقدر که الان حس می کنی حس نمی کردی
باز شب موقع خواب دستش و تا گذاشت رو شکمم شما کوبیدی تو دستش
و بازم بابایی کلی ذوق کرد
خلاصه اینکه حسابی داری بزرگ می شی وروجک فقط دوباره خواب منو ریختی بهم
دیگه چیزی نمونده پسمل مامان