یکی شدن نگار ودانیالیکی شدن نگار ودانیال، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
♥ آدریــن کــوچـولو♥♥ آدریــن کــوچـولو♥، تا این لحظه: 11 سال و 22 روز سن داره

♥ مــامــان و آدریــن کــوچــولــو ♥

سالگرد عقد و اخرین دکتر

1392/1/15 1:24
نویسنده : نــگاری
1,235 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نی نی گولو

چطور مطوری قل قلی من؟ بازم کلی خبر دارم 

اول اینکه 14 فروردین سالگرد عقد من و بابایی بود  

من و بابایی 14 فروردین 89 عقد کردیم و اون روز کلی خوشحال بودیم و بهمون خوش گذشت

چقدر زود گذشته

و  دوم اینکه امروز وقت دکتر داشتیم اول فکر کردم شاید چون همه جا تعطیل شده دکترم

نیاد و به مطب که زنگ زدم کسی نبود ولی به گوشیش که زنگ زدم کفت 

هستم عزیزم بیا و من و بابایی هم خوشحال که اخیش چه خوبه خیابونا چه خلوته

مسیری که همیشه 1 تا 2 ساعت تو راه بودیمو نیم ساعته رفتیم و 

دکتر حسابی معاینه ات کرد و ازت راضی بود از منم راضی بود

می گفت دختر خوبی بودی نه درد خاصی داشتی نه تا الان ورم کردی

و خلاصه دختر خوبی بودی زیاد ادا نداشتی خودمم باورم نمی شد بارداری بتونه 

اینقدر راحت و بی درد سر باشه  فقط یه ذره کند شدم و سنگین

وگفت دیگه سرازیر شدی نه؟؟؟ و بعد گفت خوب مناسبت خاصی مد نظرته؟ 

تاریخ خاصی داری؟ گفتم دیگه اخرین مناسبت فردوردین امروز بود که گذشت

و نشست و واسم نوشت 24 فرودین خوبه؟ شنبه است 

و از اونجایی که بیمارستانم بهمون دوره گفتیم نمیشه بذاری جمعه که بتونیم

صبح راحت برسیم بیمارستان؟ گفت چرا می تونم بذارم جمعه و قرار شد شما 23 فرودین

به دنیا بیای اگه خدا بخواد و مشکلی پیش نیاد

هم می ترسم هم خوشحالم و سعی می کنم به ترسم اجازه ندم بهم غلبه کنه

حالا من موندم و انتظارش نی نی گولو

زودی می یای تو بغل مامانی دیگه چیزی نمونده روی ماهت و ببینم عزیزکم

 

 

j

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (20)

مــآمــآنــے
15 فروردین 92 10:02
ای جونم خدا رو شکر که همه چی خوبه انشالله به سلامتی مرحله آخر هم سپری می کنی و با گل پسری میای خونه وای خدا کِی میشه من به اینجا برسم
مامانش
15 فروردین 92 10:34
سالگرد عقدتون مبارک باشه عزیزم . ای جون دلممممممم فقط یه هفته مونده ایشالله به سلامتی دوستم .
کاکل زری یا نازپری
15 فروردین 92 10:54
وای عزیزمممممممممممممم نمی دونی چقدر خوشحال شدممممممممممممممممممم خیلیییییییییییییی پس واقعا چیزی نمونده که چسری بیاد اصلا نترس حتما بی دردسر به دنیا میاد خدا همراهته عزیز دلمممممممممممم
هیراد و عمه لیلاش
15 فروردین 92 11:31
عزیز دلم اول از همه تبریک برای سالگرد عقدتون وای خدای مهربون جمعه دیگه فسقلی رو میبینیمهوراااااااااااااااااااااااااااااااااااا
م(خط خطی خوانا)
15 فروردین 92 14:51
عزیزم انشالا صحیح و سالم به دنیا بیاد و همه چی عالی باشه نگار بارداریت چه زود گذشت منم گا به گات دنبالت میکردم ولی انگار خیلی زود گذشت بی صبرانه منتظرم گسر خوشگلتو ببینم ببین بعد زایمان نری دیگه نیای زود بیا و عکس پسری رو برامون یذار تنبل نشی ها
مامان ایلیا
15 فروردین 92 16:12
وااااای خداروشکر.مبااااااارکه خیلی خوشحال شدم .جمعه هفته دیگه پسر خوشگلتو بغل میگیری.الاهی شکر
دو دانشجو
16 فروردین 92 11:57
سلام عزیزم کجایی؟ خوبی؟ نی نی خوبه؟ مزاقب خودت باش بوووووس. سال نو مبارک



لینک وبلاگت کو اخه؟
مامان مريم
16 فروردین 92 15:05
واي عزيزم
يعني واقعا ديگه تموم شد؟!!!
ني ني هفته ي ديگه اين موقع تو بغلته؟
واي نگاري به سلامتي...
ايشالا هر دوتون سالم و سلامت باشيد
برات دعا ميكنم،برام دعا كن



چشم حتما دعا می کنم تو هم منو یادت نره
شیدا
16 فروردین 92 18:30
خداروشکر. چند کیلو تو کل مدت بارداری اضافه کردی؟؟ رمز خصوصی داری
مامان ایلیا
16 فروردین 92 19:16
نگاری جونم اگه یادت موند برای منم دعا کن
مامان محمدرضا
17 فروردین 92 4:45
سلام سال نو مبارک ایشالا سال خوبی داشته باشید. پسرم به همراه دختر دایی های دو قلوش تو جشنواره آتلیه سها شرکت کرده اگه میشه به وبمون و یا به آدرس زیر بیاین و بهشون رای با امتیاز 5 رو بدید ممنون میشم.مرسی سید محمدرضا غفاری و سارا و ثنا زنگیان http://soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=6
مامانش
17 فروردین 92 13:25
عزیزمییییییییییی دوستم . یادت میمونه برام دعا کنی ؟
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
17 فروردین 92 21:53
سالگـــرد ازدواجتون مبارک ... مواظب خودت باش، حســــــــــــــــــــــابی
رضوان مامان رادین
18 فروردین 92 18:17
خدا را شکر...دیگه چیزی نمونده نی نی بیاد بغلت
مامانش
19 فروردین 92 0:24
منتظرم تا زود زود عکس پسملی رو ببینممممم ..
مامانیه آرتین
19 فروردین 92 2:33
عزیزم سالگرد ازدواجتونمبارک امیدوارم سالهای سال در کنار گل پسرتون با خوشی زندگی کنین نگار جون قدر این روزای آخرو بدون و حسابی از تکونای پسر گلت تو دلت لذت ببر.امیدوارم به سلامتی بغلش کنی.انشاا..خداوند بهت فرج خیر بده.ما رو هم موقع زایمان دعا کن.بیخبرمون نذار.منتظرتونیم.هزار بار میبوسمت
زیتب مامان فرشته آسمونی امیرعباس
19 فروردین 92 23:40
انشالله صحیح و سالم بغلش بگیری
مامان پوريا پهلووون كوچولو
20 فروردین 92 14:00
سلام نگارجان خوبين؟سال نو مبارك خداراشكر كه چيزي به پايان انتظارتون نمونده انشاالله كه ني نيتون صحيح وسالم بدنيا مياد ...ميدونم اين خبر خوشحاليرو نميتوني تو اون وضعيت برامون بنويسي ولي حتما به شوهرت بگو خبر بدنيا اومدن ني نيو واسمون بزاره بي صبرانه منتظريم .......
مامان آرین
21 فروردین 92 12:31
سلام نگاری جونم.مرتب میومدم وبت ومیخوندم وخیالم راحت بود حالتون خوبه این اواخر نتونستم بیام الان اومدم از دیدن پستت خوشحال شدم. سالگرد عقدتون هم مبارک.انشاالله 23فروردین پسر طلای خوشگل رو سالم بغلت میگیری عزیزم.خودت رو برای بهترین حس دنیا آماده کن این لحظه های شیرین برای همیشه در خاطرت حک خواهد شد.موفق وپیروز باشی.بووس برای مامان نگاری وپسر خوشگلش.
مامان حسین جون
21 فروردین 92 13:46
سالروزعقدتونو را تبریک می گویم و دعاگویم مزرعه ی زندگی ات همواره پر از محصول موفقیت و بردباری باشد . . .