یکی شدن نگار ودانیالیکی شدن نگار ودانیال، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
♥ آدریــن کــوچـولو♥♥ آدریــن کــوچـولو♥، تا این لحظه: 11 سال و 22 روز سن داره

♥ مــامــان و آدریــن کــوچــولــو ♥

تولد عید شما مبارک...... تولد عید شما مبارک

1392/1/3 19:32
نویسنده : نــگاری
409 بازدید
اشتراک گذاری

نوروز باستانی نوید دهنده بهار زندگانی یاد آور شکوه ایران

و یگانه یادگار جمشید را به شما تبریک می گویم.....

یر

 

سلام نی نی خوبی؟

شرمنده دیر آپ کردم راستش همیشه آخر سال انگار زمان کم می یاری انگار همه

افتادن رو دور تند و تند تند اینور و اونور می رن که  کاراشونو انجام بدن منم مثل

بقیه دیگه این اخرا گذاشته بودنم رو دور تند 

داشتم تند تند کارامو انجام می دادم ولی خوب با این شکم قلمبه هم سرعتم کم شده

هم تند تند خسته می شم هم نمی تونم بی خیال کارام شم 

وسواسی نیستما ولی خوب دیگه .....

طیبب

 

اول از چهارشنبه سوری شروع می کنم که امسال تنها سالی بود که نه کسی پیشمون

بود نه ما پیش کسی رفتیم

تمام چهارشنبه سوری رو مشغول بودیم هم من هم باباییت

تازه بابایی واسم چاغاله بادومم گرفته بود هی یه ذره کار میکردم بعد یه مشت

چاغاله می ریختم و با نمک می خوردم فکر کنم تو هم خوشت اومده بود

چون همش تا می خوردم ول ول می خوردی

خلاصه بابایی کمک کرد و کاری که نمی تونستم دست تنها انجام بدمم تموم شد

و شامم سبزی پلو با ماهی خوردیم 

بر عکس سالهای پیش خیلی سر و صدای ترقه ها نمی یومد و شب تقریبا ارومی بود

ساعت 1 صبح بود بابایی رفت پمپ بنزین منم رفتم حموم و بعدش هم

سفره هفت سین و چیدم و فکر کنم دیگه ساعت 3:30 اینا بود رفتیم خوابیدیم

 

 

زیر

 

چهارشنبه 30 اسفند 1391 ساعت 14 و 31 دقیقه و 56 ثانیه سال مار تحویل شد

الیته چون امسال کبیسه بود اسفند 30 روزه شد 

طظ 

امسال سر سفره عید منو بابایی و یه نصفه ادم نشسته بودیم

و اولین کسایی که به دیدنشون رفتیم مامان و بابای بابایی بودن کلی هم خوش گذشت

کلی دعا کزدیم و کلی هم عیدی گرفتیم

تازه نی نی گولو شما هم اولین عیدی تو گرفتی فسقلی و بابایی جونت گذاشت تو جیبش و 

گفت بعدا من بهش می دم 

بعدش هم رفتیم خونه مامان وبابای من و بازم عیدی گرفتیم 

کلی مایه دار شدیم رفت 

بعد از یکی ، دو ساعت عمه خانوم من اومد و کلی از دیدن شکم گرد من ذوق کرد

و گفت شکمت حسابی بزرگ شده ها یه چند تایی هم عکس گرفتیم شروع کردیم به بگو بخند

نی نی گولو بابا جونیت ( بابای من ) و باباییت و داییت و شوهر عمه من همه باهم

رفتن تو بالکن و قلیونشونم چاق کردن و حالشو بردن منم که فعلا تو محدودیتم

واسه همین نشستم ور دل مامان و عمه تا اینکه خاله ام هم اومد 

اونم کلی منو چلوند و کلی نشستیم حرف زدن و دختر خاله ام و شوهر خاله هم به

جمع قلیونی ها پیوستن

من و بابایی بعد خوردن شام  اومدیم خونه  اخه باباییت فرداش باید می رفت باز سر کار

فکر کن؟؟؟؟؟ خلاصه ساعت 1 اینا بود اومدیم خونه

ولی خوب انگار مهمونای مامان جونیت( مامان من) نشستن به شب نشینی حسابی 

خوش گذروندن.

امیدوارم واسه همه سال خوبی باشه و همه چی رو به راه باشه

یل

اینم عکس سفره هفت سین خودمونه

یه ذره نسبت به سال قبل با بی حوصلگی پهنش کردم ولی خوب شد یعنی خیلی بد نشد

سبزه هامم ایندفعه چون زود تر گذاشته بودم حسابی قد کشیده بودن

 

زیرر


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

رضوان مامان رادین
3 فروردین 92 19:50
سال نو مبارککککککککککککک. سفره هفت سینتونم خیلی خوب شده عزیزم...ان شاا... سال دیگه با نی نی کوچولو سال را تحویل میکنید.
دریا
3 فروردین 92 19:53
سلام وب خوشملی دارین خواهش میکنم تمنا میکنم به وب من بیایید و نظر بگذارید
هانی
3 فروردین 92 20:32
اوخی عزیزمممممم فکر کنم امسال برات با بقیه سال ها با وجود پسری خیلی فرق داشت چه سفره قشنگی چیدی انشاالله سال خیلی خوبی داشته باشی نگار جونم
مــآمــآنــے
4 فروردین 92 0:45
به به عیدت مبارک عزیزم امیدوارم سال خوبی داشته باشی که حتما همینجوره خوشبحال نی نی که عیدی جمع کرده
مامان ایلیا
4 فروردین 92 15:55
سلام نگاری جونم.خوبی؟ آره وحشتناک درد کشیدم ولی زایمانم نسبتا رااحت بود فقط 13 ساعت درد کشیدن خیلی خیلی اذیتم کرد خیلی.ولی عوضش این دوران به سلامتی تموم شدو خدا یه پسر سالم بهمون داد.راستی یه عکس از 2 روزگی ایلیا گداشتم تو وبش
شیدا
4 فروردین 92 19:02
ممنون عزیزم ایشالا سال خوبی داشته باشی نمک برات خوب نیست نی نی منم کلی عیدی گرفت... به نام اون،به کام باباش
مامان ایلیا
4 فروردین 92 22:38
مرسی عزیزم.راستی گل پسر شما کی به دنیا میاد؟
مامان ارشیا
5 فروردین 92 13:58
بهار بهترین بهانه برای آغاز و آغاز بهترین بهانه برای زیستن است....آغاز بهار بر شما همایون باد.... سال 1392 برای شما و نی نی خوشگل مبارک
مامان ایلیا
5 فروردین 92 18:47
ایشاالله عزیزم
مامان مريم
5 فروردین 92 23:40
هر سال شروع قصه ايست... قصه ات بي غصه باد سال نو به نيكي
مامانش
6 فروردین 92 13:27
سال نو مبارک مامانی ، مامانی این فسقلی کی میاد ؟؟؟؟ راستی نگفتی اسم فسقلی رو چی میذارین ؟؟؟