دوستت دارم به همین سادگی
دوستت دارم آن هنگام که آرام خوابیده ای و بی اختیار لبانت را تکان می دهی و هیچ شرابی مست تر از آن لبان نیست.
...دوستت دارم آن هنگام صدای زنگ تلفن می گوید تو هستی...هنوز هم قلبم با شنیدن الو گفتنت به تپش می افتد.....
دوستت دارم آن هنگام که با دستی پر خسته باز می گردی من در آغوشت می کشم اما تو حتی نا نداری مرا ببوسی...
دوستت دارم آن هنگام که به من می گویی عذر خواهی کن و برق شیطنت چشمانت را فرا می گیرد...و من می گویم عذر خواهی....و خنده های کودکانه ات فضا را پر می کند...
دوستت دارم آن هنگام که هزار بار آرایشم را چک می کنی و بعد اجازه خروج از خانه را می دهی....
دانیالم....یگانه عشقم....تو را دوست دارم....فقط همین و به همین سادگی