یکی شدن نگار ودانیالیکی شدن نگار ودانیال، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
♥ آدریــن کــوچـولو♥♥ آدریــن کــوچـولو♥، تا این لحظه: 11 سال و 24 روز سن داره

♥ مــامــان و آدریــن کــوچــولــو ♥

بهترین شب زندگیم

1392/2/31 11:01
نویسنده : نــگاری
1,027 بازدید
اشتراک گذاری

تازگی ها بعضی شب ها که دل درد داری فقط و فقط دوست داری بغلت کنم و بخوابی

من که کلی دوست دارم این کارو

خیلی لذت بخشه نصفه شبی پا شی از خواب ببینی یه موش موشک تو بغلته

چند شب پیش هم همین جوری تو بغل من خوابیده بودی که یهو شروع کردی یه صداهایی

در آوردن و قفسه سینه ات تند تند تکون می خورد ترسیدم اول بعد نگاه کردم دیدم

داری بلند بلند می خندی تو خواب

تمام لثه ات مشخص بود بی دندون من.

تازگی ها معده دردت خیلی اذیتت می کنه دیگه خوردن کولیک پد و شروع کردم یه ذره بهتری

راستی عمه دیبا هم دیدت بالاخره

دیشب با اسکایپ تو رو نشونش دادیم هر چند خواب بودی و بیدار نشدی ولی 

یه چند لبخند نصفه نیمه تحویلش دادی طفلکی عمه دیبا پلک نمی زد

خودم که گذاشتم جاش دیدم اگه قرار بود من بچه دیبا رو اینجوری ببینم بیشتر دلم می گرفت

آدرین کوپولوی مامان دعا کن عمه کاراش درست شه زود تر برگرده

دلمون تنگ شده واسش

÷


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مامان امیـــــرعلی (پســـرکــــــ شیطـــون)
31 اردیبهشت 92 11:41
الهی فدات شم ناز نازیه من ... یکمــــــــــــــــــــــاهگیت مبارک گلم ...
اسماء
31 اردیبهشت 92 13:26
وای موش موشک بی دنون ای جونم من فداش
لیلا جواهری
31 اردیبهشت 92 16:43
سلام خاله آدرین جووووون. ناراحت نباش این دل دردها تموم میشه. آراد هم همینطوری بود ما همش تو ننی میخوابوندیمش
مامان ارشیا
31 اردیبهشت 92 16:59
وای این عکسش خیلی نازه
م (خط خطی های خوانا)
31 اردیبهشت 92 20:53
ماشالا دیگه کم کم داره بزرگ میشه ها نگاری
کاکل زری یا ناز پری
1 خرداد 92 8:41
ای جونمممممممممممم کم کم داره بزرگ میشه ها خدا برات نگه داره عزیزم
مامان ازاده
1 خرداد 92 16:10
آخه عزیز دل خالشه این گل پسر ماشالا وای نگار جون اینطوری که تعریف میدی آدم دلش غش میره
هیراد و عمه لیلاش
1 خرداد 92 18:55
فدات بشم آدرین کوچولو که هزارماشاالله روز به روز داری ناز و نازتر میشی عزیزم
مامان بانو
1 خرداد 92 19:37
عزيزم چه با نمك افتاده تو اين عكس
هیراد و عمه لیلاش
1 خرداد 92 23:42
راستی مرد کوچولو پیشاپیش روزت مبارک
بابای یسری جان
2 خرداد 92 7:22
سلام مامان و بابای آدرین جان خیلی وقت بود که متاسفانه فرصت نشده بود به وبلاگتان سری بزنم و زمانیکه تصویر فرزند دلبندتان را دیدم ، ناخودآگاه لبخندی بر لبانم نشست . حس کسی را داشتم که کودکی را بعد از سالها می بیند و می گوید چقدر بزرگ شده ای. و به تعبیری دیگر آدرین عزیز همان کودکی است که حتی قبل از آمدنش وبلاگ داشته است و بنده مفتخر بودم که جزء اولین نفراتی باشم که لینک می شود.( هرچند که دیگر اسمی از دخترم در میان لینک دوستان دیده نمی شود ) بازهم به سهم خودم و از طرف خانواده سه نفریمان تولد نوزادتان را تبریک می گویم و برایتان سلامتی و شادکامی را آرزو مندم . یا علی - التماس دعا
مــآمــآنــے
2 خرداد 92 9:36
ای جونم
نسیم
2 خرداد 92 21:44
عزیزم حسابی بزرگ شده ماشالا این خنده هاشون تو خواب واقعا نازه منم عاشق بغل کردن پسملیم با اینکه باعث شده حسابی بغلی شه
رضوان مامان رادین
3 خرداد 92 19:22
ای جونم با اون خنده نازش...نگار جون باورت میشه یه روز دلت واسه دهن بی دندون پسرتم تنگ میشه...مثل الان من...قدر تموم روزها را بدون
مامانش
3 خرداد 92 23:42
عزیزمممممممممممممممممممم
مامان آنی
4 خرداد 92 16:47
نگاری جونم اگه بعد از غذا خوردنت یکم عرق نعنا با آب ولرم هم بخوری خیلی کمک میکنه که نفخ شیرت رو بگیره من تازه چند قطره با آب ولرم قاطی شده رو به ویاناهم میدادم به خاطر همین جز چند روز اول دیگه دل درد شبانه نداشت دوست داشتی امتحان کن
اتنا مامان نگین
5 خرداد 92 11:03
عاشق خندیدن بچه ها تو خوابم.ای جان ایشالله این معده درد ودل دردا هم تموم میشه نگران نباش برای همه بچه ها هست یکی کمه یکی زیاد /ایشالله عمه هم زود زود بیاد گل پسرو ببینه که چه ناز ومامانیه
مهسا مامان صدرا جونی
8 خرداد 92 0:37
چشماتو قربووووون .....
کاکل زری یا ناز پری
25 خرداد 92 17:34
ای جونمممممممممممممممم ماشاالله چه بزرگ شدههههههههههه پس این پروزه هم تموم شددددددددددد نگار جون عجب تجربیاتی دارییییی بازم بگو تا ما هم یاد بگیریممممم