یکی شدن نگار ودانیالیکی شدن نگار ودانیال، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
♥ آدریــن کــوچـولو♥♥ آدریــن کــوچـولو♥، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه سن داره

♥ مــامــان و آدریــن کــوچــولــو ♥

عروسی و رونمایی از شکم مبارک

1391/11/10 23:57
نویسنده : نــگاری
765 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نی نی عه

دیشب عروسی دعوت بودیم. عروسی دختر عمه باباییت بود.lmn اول 2 دل بودیم بریمولی رفتیم

. موهامو فر کردم و احساس می کنم بهترین مدل مو واسه موهای دو رنگ من بود چون نمی

شد ریشه موهامو رنگکنم . یه لباسم پوشیدم که هم حسابی بلند بود هم مدلش یه جوری بود که

جلوش نمی چسبید بهمو شکمم اصلا جلب توجه نمی کرد. خلاصه مامان و بابات کلی خوشتیپ

کردن و رفتن عروسی.xs

موقع عکس گرفتن سر سفره عقد شد و من طبق عادت دستهامو گرفتم جلوم و شما از لای دستام خود 

نمایی کردیjxzld و اولین کسی که دیدت عروس خانوم بود که کلی هم خوشگل شد بود و پشت

سرش عمههمسری شکم منو بوس کردنتطزر و خدا رو شکر جز من و همسری و عروس و داماد کسی تو اتاقنبود وگرنه من می مردم از خجالتخجالت خلاصه خبر با سرعت نور پیچید و حالا دیگه همه یه

جوری به شکممن نگاه می کردن ولی سعی کردم به روی خودم نیارم و پاشدم کلی هم با عروس و بقیه

رقصیدم اونوسططرظفقط نمی دونم چرا فکر می کردن کسی که بارداره نمی تونه برقصه چون هی بهم

گفتن تو نبایدبرقصی.زبان

موقع برگشتن هم همه جلو در جمع شدیم و حالا عموها و پسر عمو های همسری و دیدم و کلی

باهاشون می گفتیم و میخندیدمخنده تا اینکه یهو خانوما و خواهراشون امدن پایین و هی می گفتن 

 می دونی پسرشون تو راه؟سوالسوال و این موقع بود که همه دیگه با یه لبخندی از ما پذیرایی می کردن و

منمچیزی جز لبخندتحویلشون نمی دادم

خلاصه اینکه نی نی ، دیشب به جا اینکه بحث عروس و داماد داغ باشه بحث تو داغ تر بودو همه در مورد

خصوصیات اخلاقیت و ظاهریت صحبت می کردن و می خندیدن. خوشمزه

سوژه شدیم رفتنیشخند

 

 

لر

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

saba
11 بهمن 91 1:06
سلام.وبلاگ واقعا زیبایی دارید من وارد کننده برچسب های دیواری(دکوراسیون منزل) هستم لطفا به وبلاگ من سر بزنید ونظر خود را بگویید واگر مایل بودید تبادل لینک کنیم با تشکر http://dewall.blogfa.com/
مامان آرتین
11 بهمن 91 1:21
عزیزم ایشاا... همیشه به شادی و رقص و پایکوبی نگاری جون زودی یه اسم خوشجل برا این جیگر طلا پیدا کنین دیگهههههههههههههههه نمیتونی خودم برا عسلم اسم بذارم
هما
11 بهمن 91 3:21
به به هميشه به عروسي باشي نگار جون. ني ني هم اونجا اون داخل قر مي داده.
زهرا
11 بهمن 91 7:00
همیشه به شادی و خوشی ، حسابی بهتون خوش گذشته ها که نی نی یهویی که هنوز نیومده تو دل همه جا کرده
مامان یه فسقِلی
11 بهمن 91 7:28
خیلی بامزه بود ... الهــــــی... عجب نی نیی ماشالا ... چشم نخوره ... عزیزم، آیت الکرسی هم بخون توی اینجور وقت ها که همه بهت دقت می کنن ... من نی نی ندارم، اما شنیدم ... ایشالا همیشه به شادی
♥ مامان آینده ♥
11 بهمن 91 11:03
سلام نگاری جون خوبی؟! نی نی خوبه!؟

عزیزم ممنونم که سر میزنی...

به به همیشه به جشن و عروسی...!

پس حسابی خوش گذشته...!!

اما عزیزم مگه خانواده تون نمیدونستن که شما بارداری؟؟!




نه فقط خانواده درجه یک می دونستن
مــآمــآنــے
11 بهمن 91 14:33
خُب مگه نمی دونستن حامله ای؟ جا من خالی بوده بخندم
م(خط خطی خوانا)
11 بهمن 91 16:29
راستی چند تا از عکسای خوشگلتم میذاشتی ببینیم خب نمیدونم چرا رمز باز نمیشه برات ولی مامان امیرعلی سری بعد که رفت تونست وارد شه گلم دوباره امتحان کن
رضوان مامان رادین
11 بهمن 91 17:12
همیشه به عروسی.خوش باشی عزیزم. خوب کردی رقصیدی بارداری چه ربطی به رقصیدن داره
مامان و بابای ایلیا
11 بهمن 91 20:24
سلام مامان مهربون.ایشالله همیشه به شادی باشه وکلی بهتون خوش بگذره.من از هفته 19 یا 20 بود که تکونای نی نی مو فهمیدم همیشه تکوناشواحساس می کنم ولی میشه یه موقع هایی که کمتر از همیشه تکون می خوره.نگران نباش عزیزم طبیعیه
مامان پوريا پهلووون كوچولو
12 بهمن 91 12:17
سلام نگارجان خوبي؟ سركيفي؟ از پسمل خوشگل چه خبر اذيتت كه نميكنه هميشه به شادي و عروسي
مامان ارین
12 بهمن 91 21:41
سلام نگاری جون.همیشه عروسی وشادی باشه انشاالله.کم پیدایی مامانی جون؟آقا پسر گل اذیتت میکنه؟؟
مامان یه فسقِلی
13 بهمن 91 1:47
من بازم آپ م ... بدو بیا
کاکل زری یا نازپری
13 بهمن 91 14:23
سلام نگاری عزیزممممممممممممم همیشه به علوسییییییییییی چع گل پسر شیطونییییییییییی نازیییییییییی کاش که زود زود دنیا بیاد خدا به دادت برسه فکر کنم خیلی شیزون باشه ها
هیراد و عمه لیلاش
13 بهمن 91 14:33
همیشه به عروسی گلم نی نیت خیلی باحاله قربونش برم خب دوست داشته همه بدونند یه فرشته کوچولو هم تو اون مجلس حضور داره
marjan
13 بهمن 91 15:31
سلام نگاری جونم‍‍‍!!!!!!!!!!!قربونت برم الهی! من خوبم!نگران نباش! این وسایل پسری چقد قشنگه!!!!!!!!!مبارکش باشه!انشالله به شادی و عروسی!!!!!!
مامان فرشته کوچولو
14 بهمن 91 5:02
ایشاالله همیشه شادی و عروسی مامانی یه اسفند دود میکردی واسه گل پسری
مامان آنی
14 بهمن 91 15:15
ایشاله که همیشه مهمونی و عروسی نگاری جون
مائده(ني ني بوس)
26 بهمن 91 20:13
عزيزم رقصيدن براي ني ني خيلي هم خوبه و باعث نشاطش ميشه
مامان امیر محمد
27 بهمن 91 23:29
سلام مامنی همیشه به شادیــــــــــــ راستی گلم عکسانشون نمیده پس اینجا میشه فهمید نی نی ما قاطی میشهــــــــــــــ شوخی بود عزیزم ولی جدا مواظب خودت باش عزیزم