درگیری های جدید من
سلام نی نی
این هفته کلی درگیری داشتم هم سرما خوردم هم تخت و کمد تو رو اوردن واسم. من و بابایی هم که منتظر
اومدن تو نبودیم واسه خودمون یه اتاق کار درست کرده بودیم که مجبور شدیم کلی از وسایل و جمع کنیم
مجبور شدم میز نورم رو جمع کنم. میز کامپیوترها رو جمع کنم به جای 3 تا کیس مجبور
شدم فقط یکیشو بذارم و بقیه رو بفرستم سمت انباری و پاسیو که اتاقت خالی شه. یه موکت عروسکی
هم واست گرفتم بعد اینکه وسایل و جابجا کردم موکت پهن کردم و بریدم و دیوارها رو تمیز کزدم
و فرداش وسایلت و اوردن و نصب کردن. راستی نی نی تو این همه کمد می خوای چی کار؟؟؟ کمد
لباس داری و ویترین و تخت و دروار
مبارکت باشه.
اینم عکسه مدلشه فقط شکل یه خرس رو در ها و رو تختت هست. طرح لاوین آپاداناست دیگه
فردای نصب وسایل من سرما خوردم چه سرمایی افتضاح. ابریزش بینی و عطسه. بابایی
گفت بیا بریم دکتر نمونه تو تنت.
هم رفتیم و تنها پزشک شب متخصص طب اورژانس بود. نمی دونی چه دیوونه ای هم بود. اول نه
گداشت و نه برداشت گفت طهالت خونریزی می کنه اگه یه ضربه به شکمت بخوره
بعدا که گفتم باردارم هنگ کرد شکم گرد من و ندیده بود. بعد گفت خوب اوضاعت بد تر شد. شاید نتونی
بچه ات رو نگه داری واست آزمایش می نویسم و کلی هم ما رو ترسوند و خبر نداشت که من هم
مامانم هم خواهر شوهری کادر پزشکی هستن و وفتی فهمیدن دکتر اینجوری گفته گفتن دنبال پول
بوده و چرت گفته. فقط من کلی حرص خوردم. بابا نی نی تنبل یه تکون بده به خودت دیگه.
خلاصه اینکه نی نی تنبل کلی من و ترسوندی. یه قل قلی هم خوردی دیروز صبح نمی دونم
می شه اسمش و حرکت گذاشت یا نه؟
راستی الان از سونو اومدم شما هم حالت خوب خوب بود اقا پسر
وزنتم 384 گرم بود